مردم لر
«لر» به اینجا تغییرمسیر دارد. برای سایر استفادهها، لر (ابهامزدایی) را مشاهده کنید.
مردم لر |
کل جمعیت |
ایران: نزدیک به ۶٪ جمعیت ایران (۲۰۰۹ میلادی) مجموع تقریبی جمعیت مناطق لر نشین |
مناطق با جمعیت قابل توجه |
مناطق سنتی: لرستان • چهارمحال و بختیاری • شرق و شمال خوزستان • استان ایلام • کهگیلویه و بویراحمد • غرب و جنوب همدان اقلیت: مرکزی • قزوین • فارس • اصفهان • بوشهر |
زبانها |
گویشهای گوناگون زبان لری شامل: بختیاری • بالاگریوهای • بویراحمدی • خرمآبادی • بروجردی • نهاوندی • لری بهمئی |
دین |
اسلام (شیعه) |
لُر قومی ایرانی است که در غرب و جنوب باختری ایران زندگی میکنند.زبان لری خویشاوند نزدیک زبان فارسی و به همراه فارسی از دسته باختری زبانهای ایرانی است. ویژگیهای زبان لری نشان میدهد که چیرگی زبانهای ایرانی در منطقه کنونی لرستان در دیرینهشناسی باستان بیشتر از سوی ناحیه پارس صورت گرفته نه از سوی ناحیه ماد. گویشهای زبان لری نزدیکترین گویشهای ایرانی به زبان فارسی هستند. زبان لری همانند زبان فارسی نوادهای از زبان پارسی میانه است و واژههای آن همانندی بسیاری با فارسی دارد. ریشه زبانهای ایرانی لری (بختیاری، خرمآبادی) مانند زبان فارسی به پارسی میانه (زبان ساسانیان) و از طریق پارسی میانه به پارسی باستان (زبان هخامنشیان) برمیگردد. برخی اقوام لر کوچک در قرن دوازدهم هجری شمسی از نواحی کردنشین عراق کوچ کرده و در لرستان ساکن شدند. برخی گویشهای زبان لری مانند لری خرمآبادی نیز تحت تأثیر زبان کردی قرار گرفتهاند. اما لرها مردمانی هستند که از نظر قومی جزئی از مردم کرد بهشمار نمیآیند و خویشاوندی لرها با مردمان کردتبار تنها در ایرانی بودنشان است؛ البته نیکیتین، کینان و کندال لرها را همنژاد و همزبان کردها میدانند.
تاریخ
نوشتار اصلی: تاریخ لرستان
گوشه غربی سنگ نگاره عیلامی کول فرح در ایذه
مجسمه بز لرستان موزه رضا عباسی
فتح تهران توسط سواران مشروطه خواه بختیاری
بقایای شهر قدیم مالمیر، مرکز حکومت اتابکان لُر بزرگ
گستره حکومت اتابکان لر
اعدام سران عشایر در خرمآباد، همزمان با آغاز حکومت رضاشاه پهلوی
لُرها آمیزهای از قبایل ایرانی مهاجر از آسیای میانه و قبایل قبل از آریایی ساکن در غرب ایران، مانند کاسیها، لولوبیها و عیلامیها هستند. بر مبنای مطابقت و مشابهت جغرافیایی و شواهد باستانشناسی، برخی تاریخدانان، لرها را بقایای عیلامیان میدانند که پس از سلطه آریاییها، دچار تغییرات زبانی شدهاند. والتر هینز احتمال اینکه ایلامیهای باستان اقوامی پروتو یا اجداد لرهای امروزی باشند را کم میدانستهاست. شواهد موجود اشاره به فلزکاری لرستان از هزاره چهارم پیش از میلاد دارد. مجموعه اشیای فلزی منسوب به لرستان از نیمه قرن گذشته توسط محققین و پژوهشگران مختلف بسیار مورد توجه قرار گرفتهاست. پژوهشگران، هنر مفرغ کاری لرستان را نتیجه کارهای سادهای میدانند که بیانکننده چندین قرن انقلاب مادی ملتی کشاورز و مبارز است. حمله اعراب به ایران تأثیر بسیاری در فرهنگ و آداب مردم این کشور برجای گذاشت و این تأثیر شامل منطقه لرستان نیز شد. مردم لر به هر حال توانستند زبان و بسیاری از آداب و رسوم خود را حفظ کنند. در دوران حکومت صفویان دو ایالت جز ایالتهای لر نشین بودند. این دو ایالت شامل لرستان به مرکزیت خرمآباد و کهگیلویه به مرکزیت بهبهان بود. در این دوره ایالتهای لرستان و کهگیلویه دارای والیانی مستقل بودند. والیان لرستان فیلی در سال ۱۰۰۶ هجری قمری به دستور شاه عباس حاکم پشتکوه و پیشکوه شدند و تا دوران قاجار بر این منطقه حکمرانی کردند. لرستان در دوره زندیان نیز به عنوان یکی از ایالتهای ایران دارای والی مستقل بود.
پس از به قدرت رسیدن قاجارها، آقامحمدخان به دلیل کینهای که از زمان حکومت زندیان نسبت به مردم لر داشت دست به تغییرات بسیاری در منطقه لرستان زد. از جمله اقدامات آقامحمدخان میتوان به کوچاندن اجباری اقوام لر به قزوین اشاره کرد. همچنین فتحعلی شاه حکومت والیان لرستان را به پشتکوه محدود کرد و تا سال ۱۳۰۷ در آن منطقه حکمرانی کردند اما پس از تصرف پشتکوه توسط نیروهای دولتی غلامرضاخان آخرین والی لرستان به عراق رفت. پس از آقامحمدخان، فتحعلی شاه به تجزیه لرستان ادامه داد و در راستای این سیاست، پشتکوه (ایلام) را از منطقه لرستان جدا کرد و از آن پس لرستان به صورت مستقیم زیر نظر قاجار و فرستادگان آن که اغلب شاهزادگان بودند، اداره شد. لرستان دراین دوره به دلیل سیاستهای قاجار دچار ناامنی و هرج و مرج شد، اقوام مختلف لر با یکدیگر به ستیز برخاستند و بسیاری از آنها مجدداً به کوچ نشینی روی آوردند.
مردم لر و مشروطیت
یکی از مهمترین فعالیتهای سیاسی مردم لر در سده گذشته مشارکت در انقلاب مشروطه ایران بودهاست. طرفداری مردم لر و به خصوص ایل بختیاری نقش پررنگی در پیروزی انقلاب مشروطه داشتهاست. با آغاز تیرماه ۱۲۸۸ شمسی، قوای سردار اسعد به قم و قوای سپهدار به ینگی امام رسیدند. در مقابل سعدالدوله قوایی به فرماندهی امیر مفخم بختیاری به سمت کرج فرستاد. مجاهدین بختیاری با حرکت به سوی تهران و با همراهی مجاهدین شمال به فرماندهی سپهدار اعظم که در نزدیکی تهران به هم پیوستند، پس از شکست مقاومت نیروهای استبداد صغیر موفق به فتح تهران و شکست استبداد صغیر شدند.
دوره پهلوی
هنگام به سلطنت رسیدن رضاشاه، کشور دستخوش ناآرامیهایی بود. مناطق عرب نشین تحت نفوذ شیخ خزعل، مناطق کردنشین شمال غربی توسط اسماعیل آقا سیمیتقو، جمهوری جنگل در شمال و… موجب عدم یکپارچگی و در معرض تجزیه شدن ایران بودند. یکی از این ناآرامیها، یاغی گری و راهزنی عشایر در لرستان بود. در سال ۱۳۰۲ نیروهای دولتی و عشایر لر در فاصله میان شهرهای بروجرد و خرمآباد وارد نبرد شدند. قوای عشایر متشکل از طوایف ایل بیرانوند، سگوند، پاپی و چگنی بودند و درگیریها در مهر سال ۱۳۰۲ آغاز شد ولی تا پایان آذر همان سال نیروهای دولتی توانستند خرمآباد را محاصره و آن را به کنترل درآورند. پس از آن عفو عمومی اعلام شد و از عشایر خواسته شد سلاحهای خود را تحویل دهند ولی چند تن از سران عشایر که تسلیم شده بودند دستگیر و اعدام شدند. با اعدام سران عشایر درگیریها در بهار ۱۳۰۳ و با بازگشت عشایر از شمال خوزستان از سرگرفته شد و تا ۹ اردیبهشت همان سال ادامه داشت در نهایت و در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۳۰۳ نیروهای دولتی با بمباران مواضع عشایر موفق به ورود به خرمآباد و شکست دادن کامل عشایر لر شدند.
پس از فتح خرمآباد چند تن از سران عشایر بر خلاف آنچه عفو عمومی اعلام شده بود اعدام شدند. سرکوب عشایر لر توسط سپهبد احمد امیراحمدی مورد تقدیر رضاشاه قرار گرفت. اقدام حکومت مرکزی در نقض عفو عمومی و اعدام سران عشایر باعث شورش مجدد در منطقه لرستان شد. این شورش با محاصره خرمآباد در بهار ۱۳۰۳ آغاز شد. با آغاز فصل بهار و بازگشت ایلهای لر از شمال خوزستان به مرکز لرستان، درگیری مسلحانه با نیروهای حکومت مرکزی از سر گرفته شد. در این سال سپهبد محمد شاهبختی فرماندهی تیپ پیاده لشکر غرب را بر عهده داشت. علیرغم اینکه احمدی خواهان سرکوب بیشتر عشایر بود، شاهبختی در پی دفاع از مواضع نیروهای حکومتی بود.
سرانجام در ۹ اردیبهشت همان سال در حالی که امیراحمدی فرماندهی را بر عهده داشت خرمآباد توسط هواپیما بمباران شد و پس از یک رشته درگیری میان عشایر لر و نیروهای حکومت مرکزی در ۱۵ خرداد ۱۳۰۳ بار دیگر خرمآباد توسط نیروهای دولتی اشغال شد. امیراحمدی پس از پیروزی در پی سرکوب بیشتر عشایر لر بود اما رضاشاه در تاریخ ۱۹ مرداد همان سال با ارسال تلگرافی دستور اعلام عفو عمومی را صادر کرد.
واژهشناسیِ لُر
احتمالِ ارتباطِ واژههای لُر و کُرد
واژهٔ کُرد در دوران دیرینه شناسیِ پس از حمله اعراب به ایران به معنای رمه گردانان و کوچنشینان ایرانیتبار فلات ایران به کار رفتهاست و معنای قومی ویژه نمیدادهاست. از دیدگاهِ گارنیک آساتریان؛ بر همین پایه، لرها و دیلیمان و بلوچان و مردمان دیگر را جزو کردان شمردهاند زیرا واژه کرد به معنی یک گونه شیوه زندگی و نه معنی زبانی بودهاست. از دیدِ قومیت، لرها و کردها جدا از هم شمرده میشوند.
خاستگاهِ برخی اقوامِ لُر کوچک
ولادیمیر مینورسکی شرقشناس بزرگ لرها را کرد تبار معرفی میکند.
براساس دانشنامه ایرانیکا در لرستان طوایف کرد و لر با هم مختلط شدهاند و در کنار هم زندگی میکنند. برخی اقوام لر کوچک در قرن دوازدهم هجری شمسی از نواحی کردنشین عراق کوچ کرده و در لرستان ساکن شدند. برخی گویشهای زبان لری مانند لری خرمآبادی نیز تحت تأثیر زبان کردی قرار گرفتهاند. مصطفی تقوی مقدم معتقد است لرها از نظر قومی جزئی از مردم کرد بهشمار نمیآیند و خویشاوندی لرها با مردمان کردتبار را تنها در ایرانی بودنشان میداند. علیاکبر دهخدا در توصیف لر کوچک میگوید: «طوایف لر کوچک قبایلی بودند از کردان آسیای صغیر و لران ایرانی که در حدود بین عراق عجم و عراق عرب ییلاق و قشلاق میکردند و خراج خود را به دیوان بغداد میدادند.» حمدالله مستوفی میگوید در زبده التواریخ آمدهاست: «وقوع نام لر بدان قوم بوجهی گویند از آنکه در ولایت مارود دیهی است آن را کرد میخوانند و درآن پیرامون دربندی آن را به زبان لری کوک اکر خوانند و در آن دربند موضعی است که لر خوانند چون اصل ایشان از آن موضع خواسته ایشان را لر خوانند. وجه دوم آن است که به زبان لری کوه پُردرخت را لِر گویند و بسبب ثقالت راء کسرهٔ لام با ضمه کردند و لر گفتند و وجه سوم اینکه این خاندان از نسل شخصیاند که او لر نام داشته و قول اول درستتر مینماید.»
پراکندگی قوم لر
گستردگی مناطق لر نشین خاورمیانه
عشایر لر ایران به سه دسته، ۱-لر بزرگ ۲-ممسنی ۳-لر کوچک تقسیم میشود. عشایر فیلی در نزدیکی خرمآباد، که بخشهایی از آن بهطور فصلی به جایی با فاصله سه روز پیادهروی تا بغداد مهاجرت کردند. لازم به ذکر هست هشتاد هزار نفر لک زبان در شرق کشور عراق خود را لر میدانند
قوم لر دارای تقسیمبندیهای زیادی است که در مهمترین و کلیترین تقسیمبندی به دو شاخه لر بزرگ و لر کوچک تقسیم میشود. مردم لر دارای پراکندگی در مناطق غرب و جنوب غربی ایران هستند. مناطق زیر طبق دانشنامه ایرانیکا مناطقی است که عشایر لر در آن ییلاق و قشلاق کرده یا یکجانشین شدهاند.
گروه کوچکی از پشتو زبانهای شرق افغانستان بختیاری نام دارند. این گروه هیچ ارتباطی با بختیاریهای ساکن ایران ندارند.
دسته | محل سکونت |
در کشور عمان، شمال، شمالغرب و شمالشرق: شامل مناطق کُمزار، جزیرههای خصب، لارَک و مسندم. | |
در استان فارس و شهرستانهای ممسنی، بخشهایی از کازرون و رستم و بخشهایی هم از شیراز. | |
در استان کهگیلویه و بویراحمد و بخشی از جنوب شرق استان خوزستان. | |
در استان خوزستان، مناطق شمال و شرق عمدتاً در شهرستانهای اهواز، اندیکا، اندیمشک، مسجدسلیمان، شوشتر، رامهرمز، گتوند، ایذه، باغملک، دهدز و دزفول. | |
این دسته در استانهای لرستان و ایلام، شمال استان خوزستان، جنوب و غرب همدان و برخی مناطق شرقی عراق هممرز با ایران ساکن هستند. |
زبان
توزیع جغرافیایی مناطقی که در آنها به زبان لری سخن گفته میشود
نوشتار اصلی: زبان لری
گویشهای زبان لری نزدیکترین گویشهای ایرانی به زبان فارسی هستند. زبان لری همانند زبان فارسی نوادهای از زبان پارسی میانه است و واژههای آن همانندی بسیاری با فارسی دارد. ریشه زبانهای ایرانی لری (بختیاری، خرمآبادی) مانند زبان فارسی به پارسی میانه (پهلوی ساسانی) و از طریق پارسی میانه به پارسی باستان (زبان هخامنشیان) برمیگردد. ویژگیهای زبان لری نشان میدهد که چیرگی زبانهای ایرانی در منطقه کنونی لرستان در تاریخ باستان از سوی ناحیه پارس صورت گرفته و نه از سوی ناحیه ماد. زبانشناسانی دیگر لری را یک پیوستار زبانی از گویشهای ایرانی جنوب غربی بین گونههای فارسی و کردی دانستهاند. سکندر اماناللهی دربارهٔ زبان مردم لرستان میگوید: «بیشتر لرهای لرستان به لهجهای ایرانی که به نام لری شناخته میشود سخن میگویند با این حال نزدیک به نصف لرهای استان لرستان به لکی، لهجهٔ دیگر ایرانی سخن میگویند. لهجه لری به فارسی نزدیکتر است درحالی که لکی به کردی نزدیکتر میباشد.»
جغرافیای زبان لُری
دانشنامه ایرانیکا جغرافیای گویشوران زبان لری را از جنوب استان همدان (حداقل از نهاوندبه سمت جنوب) تا خوزستان و استان فارس بیان میکند. پراکندگی گویشوران لر در امتداد رشته کوه زاگرس در غرب کشور ایران و بهطور دقیقتر از زاگرس میانی تا سواحل خلیج فارس و در غرب تا حدود بینالنهرین و دربردارندهٔ گویشهای بسیار متعدد از گویشهای ممسنی، بختیاری، گناوه و دیلم، کهگیلویه و بویراحمد، لری خرمآبادی است. در واقع لری خرمآبادی متداولترین گویش در میان لر کوچک و لری بختیاری متداولترین گویش در میان گویشهای جنوبی (لر بزرگ) محسوب میشوند. بیشترین جمعیت گویشوران لر در استانهای لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان است اما جمعیت قابل ملاحظهای از لر زبانها در مناطقی از استان کهگیلویه و بویراحمد و استان بوشهر، جنوب استان ایلام، غرب استان فارس و اصفهان ساکن هستند. اما برخی از لر زبانها در مناطقی از ایران پراکندهاند که علت این پراکندگی بهطور عمده مسائل سیاسی به خصوص در زمان حکومت رضاشاه پهلوی صورت گرفته و از آن جمله میتوان به لر زبانهایی که به استانهای قزوین، قم و کرمان تبعید شده و هماکنون بخشی از گویشوران لر بهشمار میآیند اشاره کرد.
مذهب
لرها پیش از حکومت صفوی به تشیع روی آورده بودند. در کتاب عالم آرای صفوی آمده: «... ملک شاه رستم الوار که ایشان از زمان حضرت امیرالمؤمنین تا به حال شیعه فطری آن حضرتاند و ایشان را لر عباسی میگویند. یعنی نژاد او به عباس میرسانند و چهل هزار خانه الوار به فرمان اوست، در این مدت باج به پادشاهان ترکمان نداده و هر سال چند مرتبه که قافلهٔ عظیم از این راه عبور میکنند میزنند. نه حاکم بغداد ایشان را حریف میشود و نه دیگری.»
اما مذهب رسمی در ایران از زمان سلسلهٔ صفوی، شیعهٔ اثنی عشری تبدیل شد. جامعهٔ لر در چارچوب اسلام زندگی کرده ولی حیات آن در شرایطی بوده که نمایش آزادانهٔ سنتهای مردمی نظیر فرقهٔ امامزادهها، و دیگر فرقهها مخصوصاً اهل حق و نیز جنبههای زیادی از اعتقاد به ماوراء الطبیعه را تشویق میکرده. در نواحی که مردم عربی نمیدانستند یا نمیفهمیدند، یا غالباً بی سواد بودند، نظیر عشایر لرستان، اعلام اعتقاد و خصوصاً انجام نمازهای گوناگون ارزش بسیار آیینیتری داشت. نتیجتاً در آغاز قرن نوزدهم در جریان حکومت محمدعلی میرزا اعتقاد لرها چنان از مسیر مرسوم متفاوت شده بود که مجتهدی از کربلا آورده شد تا عشایر را دوباره به اسلام بگرواند. مشخص نیست میزان موفقیت این اقدام چقدر بودهاست، ولی مشخص است که هیچ نهاد مستقیم، مقتدر و قدرتمندی که بتواند از اعتقاد رسمی و مرسوم و باورهای آن حفاظت و از آن دفاع کند در لرستان وجود نداشتهاست.
پوشاک
پوشش مردان بختیاری، موزه فلکالافلاک، خرمآباد
گُلوَنی، روسری لُری
پوشاک مردم لر بهطور کلی یکسان است که در برخی موارد تفاوتهایی میان ایلهای مختلف وجود دارد. مردان لر بهطور کلی لباسی یکسان میپوشند که متشکل از یک کلاه نمدی، یک پیراهن به همراه جلیقه و شلواری که بهطور معمول بلند و آزاد است. کلاه مردان لر از پشم تهیه شده و معمولاً در رنگهای سیاه و قهوهای میباشد. در میان بختیاریها معمول است که پسران و مردان میان سال کلاه نمدی بر سر میگذارند و پسران کم سن بدون کلاه هستند. چوقا پوشش مردان لر است که به رنگهای مختلف در میان ایلهای مختلف به کار گرفته میشود. چوقا در میان ایل بختیاری به رنگهای سیاه و سفید و نوارهای عمودی که بهطور معمول سیاهرو به پایین و سفید رو به بالا است. چوقا در لرهای ساکن استان لرستان کمتر به کار گرفته میشود اما در میان بختیاریها بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. احتمال میرود چوقا در دهه ۱۹۴۰ میلادی در میان ایل بختیاری رواج پیدا کردهاست و جایگزینی برای عبا بهشمار میرفتهاست. پیراهن مردان لر یقهای به صورت مستقیم با دکمهای در سمت راست یقه بودهاست. شلوار یا به لری پاپوش با یک کمربند چرم یا اُرسی بزرگ به دور کمر بسته میشود. کفش مردم لر گیوه است.
حجاب در میان زنان لر مرسوم نیست. پیراهن زنان لر یک پیراهن با آستینهای بلند همراه با یک دامن بلند است. پوشش سر زنان لر در ایلها مختلف متفاوت است. در میان زنان لر ساکن شمال (لرستان) پوشش سر نوعی پارچه است که به دور سر به روشی خاص پیچیده میشود اما در میان زنان ایلهای جنوب (بختیاریها) پوشش سر زنان نوعی روسری کوچک است. رنگ لباس زنان لر رنگهای شاد و مختلف است به جز در مراسم عزا.
پوشش مردانه لری فیلی
ژنتیک
بر اساس مطالعت ژنتیکی صورت گرفته بر روی کروموزوم Y (نسب پدری)، لرهای لرستان و کردها یکی از بیشترین فاصلههای ژنتیکی در بین اقوام ایرانیتبار را با هم دارند و شباهت موجود بین آنها فقط در حد همان ایرانیتبار بودن آنهاست. بر اساس این مطالعات لرها بیشترین شباهت را با گیلکها دارند و کردها بیشترین شباهت ژنتیکی را با یزدیها و بلوچها دارند.
ایلات و خاندانها
مردم لر در یک گروهبندی بزرگ و کلی به دو شاخه اصلی تقسیم میشوند که عبارت است از:
لر بزرگ دارای بخشبندیهای گوناگونی است ولی بهطور کلی میتوان مردم بختیاری، بویراحمدیها و ممسنیها را لر بزرگ نامید. در مورد لر کوچک میتوان اینگونه بیان کرد که شامل مردم لر ساکن منطقههای پیشکوه و پشتکوه و بعبارتی (استانهای لرستان، ایلام و شمال خوزستان) میشود.
ایل بویراحمد
بویراحمد بزرگترین ایل در استان کهگیلویه و بویراحمد است. این ایل نیمی از جمعیت ناحیه بویراحمد را تشکیل میدهد و در سرزمینی به وسعت ۶۵ هزار کیلومتر مربع یعنی پیرامون ۴۲ درصد مساحت کل استان کهگیلویه و بویراحمد پراکنده هستند.
بزرگترین قبیله ایل بویراحمد تامرادی است، جمعیت این ایل حدود ۲۰۰ هزار نفر و بخشی از مردم ایل تامرادی در استان خوزستان ساکن میباشند؛ و بعد از آن ایل بزرگ بهمئیکه درمناطق گرمسیر و سردسیر استان کهکلویه و بویراحمد و تعداد زیادی در خوزستان سکونت دارند تشکیل شدهاست سرزمین بویراحمد از سه بخش مجزا از هم بخش میشود که گروههایی از ایل بویراحمد در آن ساکن هستند که عبارتند از:
تاریخ فرهنگی
بویراحمدیها پیرو مذهب شیعهاند، و دین یکی از اجزای اساسی فرهنگ آنهاست که بر تمام جنبههای زندگیشان اثر نهادهاست. فرهنگ آنها، همانند دیگر اقوام ایرانی، فرهنگی ایرانی ـ اسلامی است که نباید، همانند برخی پژوهشگران، در نقش و اهمیت عناصر ایرانی پیش از اسلام در فرهنگ و اعتقادات بویراحمدیها غلو کرد، وگرنه تصویری کاملاً غیرواقعی و محرف از فرهنگ و باورهای دینی بویراحمدیها پدید خواهد آمد.
برخی زیارتگاههای این قوم پیشینهای پیش از اسلامی دارند، اما برای ترسیم سیمای دقیق مذهبی این قوم، اشاره صرف به این موضوع کافی نیست. این گونه زیارتگاهها در تمام نقاط ایران یافت میشوند. بویراحمدیها برای نامگذاری کودکان خود نامهای اسلامی ـ ایرانی برمیگزینند؛ پسران را در سن معین ختنه میکنند، ازدواج و طلاق نیز در میان آنان بر اساس قوانین اسلامی انجام میگیرد. بویراحمدیها حلال و حرام را طبق موازین شرعی رعایت میکنند، و برای اثبات جرم یا بیگناهی، به قرآن سوگند میخورند. ایشان، مانند دیگر شیعیان ایرانی، اعیاد مذهبی را جشن میگیرند و در مراسم عزاداری تاسوعا و عاشورا به نوحه خوانی و سینه زنی میپردازند؛ در گذشته که نظام ایلی برقرار بود، سران ایل در اجرای این مراسم، سهم بزرگی داشتند. نقش سادات در این میان قابل توجه است. هیچ منطقهای از ایران به اندازه کهگیلویه ـ بویراحمدی، تیرهها و طوایف سادات را در خود جای ندادهاست. مراسم خاکسپاری، در میان بویراحمدیها کاملاً بر اساس موازین شرعی است. انجام عبادات اساسی، چون نماز و روزه و حج، نیز جزو فعالیتهای روزمره بویراحمدیها است. با اینهمه، در میان بویراحمدیها اعتقاد به انواع موجودات ماورای طبیعی چون آل، غول، پری، جن، و درختان و مکانهای مقدس نیز وجود دارد.
ایل ممسنی
ایل ممسنی در منطقه ممسنی ساکن است این منطقه را در گذشته شولستان نیز مینامیدهاند. شول نام ایلی است از ایلهای استان فارس که نخستین بار در لرستان (سرزمین لرستان) سکونت داشت و در حدود سال ۳۰۰ هجری قمری نیمی از لرستان را زیر فرماندهی قرار داده بود و توسط سیف الدین ماکان روزبهانی اداره میشد.
فیلم های تماشایی از سرزمین لر...برچسب : نویسنده : fh-kh97 بازدید : 170